تاثیر هوش تجاری بر آینده مشاغل و مشاغل آینده
کسب و کار و شرکتهای بزرگ، برای بالا بردن بازده خود از روشهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از بهترین مواردی که برای تصمیمگیری بهتر، کاهش هزینهها و خلاصه برای بهبود وضعیت شرکت، به کار برده میشود، هوش تجاری یا همان هوش کسب و کار است.
هوش تجاری از جدیدترین و البته کاربردیترین مفهوم کسب و کار جهانی است. شاید بپرسید کاربرد هوش تجاری کجاست؟ تصور کنید که شما صاحب کسب و کاری بزرگ اینترنتی هستید؛ مشخصا شما توانایی به خاطر سپردن تمامی ارقام خرید و فروش را ندارد، اینجاست که هوش تجاری، وارد عمل میشود.
در این فرایند شما میتوانید تمام دادههایتان را در یک data base جمع کنید، و حتی زمان بندی اطلاعات و اینکه بازه جمع آوریتان روزانه باشد یا ماهانه و سالانه بر عهدهی تصمیم خودتان است. در واقع این دیتابیس حاوی تمامی اطلاعات کسب و کار شما است و تمامی خرید و فروشهای شما در آن ثبت شده. مشخصا هوش تجاری، تاثیرات عظیمی را در آینده شغلی مشاغل ایجاد میکند.
فهرست
در این مقاله در رابطه با موضوعات زیر صحبت میکنیم:
چیستی هوش تجاری
دیتابیس
تفاوت بین BI و BA
فواید هوش تجاری برای کسب و کار
ابعاد هوش تجاری
هوش تجاری و اهداف آن
هوش هیجانی و کسب و کار
چیستی هوش تجاری
هوش تجاری همان Business Intelligence و یا اختصاراً BI است که فرایندی با محوریت تکنولوژی و برای کنترل دادهها است. فرایندی است که به تمامی صاحبین و تصمیم گیرندههای یک کسب و کار اطلاعات میدهد و در نتیجه بخش مهمی از نگرانیها را برطرف میکند.
ابزارهای هوش تجاری به شکلهای گوناگونی برای تحلیل دادهها استفاده میشود. برای مثال به شکلهای چارت، گزارش، داشبرد، نقشه و خلاصه به شکل تمامی ابزاری که بتواند اطلاعات را به نمایش بگذارد قابل استفاده است.
در واقع هوش تجاری به شما کمک میکند تا به عنوان مدیریت کننده کسب و کارتان، دانایی عوامل شکست یا موفقیتتان را کسب کنید. همین عمل سبب شده که با دانش عوامل شکستتان، به موفقیتهای بیشتری دست یابید و همچنین بدانید که چه عواملی باعث کاهش سود شما میشود.
ابزارهای گوناگون این فرایند به سازمان کمک میکند که بتواند اطلاعاتش را هم از منابع خارجی و هم از سیستم داخلی جمع آوری کند و برای تحلیل بهتر آماده میکند. از تمامی این اطلاعات، نهایتا گزارشی تهیه میشود که مدیریت کسب و کار آن را دریافت میکند.
دیتابیس
در قسمت مقدمه گفتیم که دادهها در یک دیتابیس جمع آوری میشود. این دیتابیس، data warehouse یا همان انبار داده نامیده میشود. این بخش در واقع نقطه ی شروع پروژه های هوش تجاری است. اطلاعات جمع آوری شده در انبار داده، دارای ۲ بعد مهم مکان و زمان است.
مکان:
عبارت است از لوکیشنی برای کاربران. برای مثال جنسی توسط افرادی خریداری میشود، که هر کدام از این خریداران دارای لوکیشنی است که حاوی اطلاعات محل سکونت ( استان، شهر، منطقه و محله) آنها است. در نتیجه یکی از ابعادهای مهم اطلاعات شما متغیر مکان است.
زمان:
هر فروشی هم دارای پارامتر زمان است. برای مثال شاید در روز حداقل ۵ هزار از یک فروش و فروشهای دیگر به این انبار داده شما اضافه میشود.
حالا در نظر بگیرید که قرار است جلسه ای تشکیل شود تا تصمیم گیرندهها درباره موضوع مهم، برای مثال افزایش تعداد انبارها برای نوعی محصول صحبت کنند.
اینجاست که هوش تجاری وارد کار شده و تمامی اطلاعاتی که شما میخواهید را به صورت خلاصه، به شما نشان میدهد. از این اطلاعات، شما به راحتی دربارهی این محصول و خریداران آن اطلاعات کسب میکنید و میبینید که بیشترین تعداد خریداران آن محصول در کدام استانها ساکنند.
فواید هوش تجاری
شاید تا به حال کسب درآمد دلاری با هوش مصنوعی به گوشتان خورده باشد. در همین راستا، هوش تجاری میتواند به گونهای بسیار سریع، بسیاری از هزینههای شما را کاهش دهد و موجب افزایش سود شما شود. با احداث انبار در استان یا شهری با بیشترین خریدار، مشخصا بسیاری از هزینههای شما کاهش مییابد.
حتی تصور عدم وجود دیتابیس هم وحشتناک است. چون دسترسی به تمامی این اطلاعات ریز و درشت به صورت دستی، کار دشوار و زمان گیری است. تصور کنید که مدیریت کسب و کار این دسترسی به انبار داده را نداشت، آنگاه باید تمامی دادهها و اطلاعات چند ساله را بررسی میکرد. سپس تمامی آنها را دسته بندی کرده و مقایسه آنها را انجام میداد؛ حتی اگر کسی بود که میتوانست این چنین وقت عظیمی را وقف اینکار کند، مشخصاً ضریب خطای محاسباتش بسیار بالا بود
تفاوت بین BI و BA
هوش تجاری با نام BA هم شناخته شد که مخفف عبارت Descriptive Analytics میباشد. که در آن، کار کارشناسان، تحلیل دادههای زمان گذشته و زمان حال است.
در واقع متخصص هوش تجاری، به شما نمیگوید که برای کسب و کارتان چه کار انجام دهید، بلکه تنها میتواند وضعیت فعلی کسب و کارتان را با گذشته مقایسه کند. این فرد با استفاده از ابزارهای تحلیل، میتواند برای آیندهی کسب و کار شما، پیش بینیهای انجام دهد.
به طور خلاصه BI به فرایندی برای فراهم دادهها اشاره کرد. ولی اشارهی BA به شخصی است که با استفاده از این دادهها، راه حل ارائه میکند.
فواید هوش تجاری برای کسب و کار
همانطور که تا اینجا خودتان کمی درباره هوش تجاری مطالعه کردید، میتوان نتیجه گرفت، که وجود BI برای کسب آینده روشنتر کسب و کار شما واجب است و فواید آن غیر قابل شمارش است. هوش مالی کسب و کار در ایران بسیار مهم است. در اینجا ما تکهای از فواید آن را برایتان توضیح خواهیم داد.
۱_ تهیه سریع و آسان گزارشات:
هر شرکتی دپارتمانها و بخشهای مختلفی را دارا میباشد. و هر بخشی دارای اطلاعاتی است که در فرمتهای مختلفی پراکندهاند؛ با استفاده از هوش تجاری و ابزارهای کارآمد و متنوع آن، در زمانی بسیار کمتر از چیزی که شما متصور شدهاید، میتوان گزارشی بسیار کامل از هر بخشی از شرکت به دست آورد. کاربرد وسیع این کار، برای زمانی است که شرکت شما دپارتمانها و بخشهای زیاد و متنوع و غیر مرتبط باهم را دارا است.
۲_ تصمیم هوشمندانه و سریع:
تمامی درآمد شرکت و سود شما مستقیما به تصمیمهای شما وابسته است. برای مثال تقریبا برای تهیه یک گزارش IT، دو تا سه روز زمان لازم است. که در جهانی با این سرعت کنونی، دادهها در هر دقیقه، در حال تغییرند؛ طی این چند روز دادههای شما ممکن است دچار تغیرات گستردهای شود. و این تغیرات ممکن است سبب تصمیم گیری نادرستی شود. و این موضوع، ممکن است شما را دچار ضرر عظیمی بکند.
هوش تجاری، با در اختیار قرار دادن اطلاعات لحظهای به کارشناسان شما، به بهبود وضعیت مالی کسب و کارتان کمک میکند. و شما را در مسیر پیشرفت و ترقی قرار میدهد.
۳_ افزایش بهره وری:
هوش تجاری قابلیتهای گوناگونی دارد. برای مثال راهکارهای درست و غلط را نشان میدهد، وضعیت فعلی شما را بررسی میکند و به شما میگوید که برنامه ریزی بهتر برای حال و آینده چیست و هر کس دقیقا چه کاری را باید انجام دهد. در واقع هوش تجاری نشان میدهد که ضعف در کدام قسمتها وجود دارد و کدام بخشها باید پیشرفت کند.
۴_ بازگشت سرمایه:
شاید تمامی چیزی که یک شخص صاحب کسب و کار میخواهد، بازگشت سرمایه است، که در واقع نتیجه تمامی فوایدی که تا اینجا نام بردیم، بازگشت بسیار سریع سرمایه شماست.
بدون دیدگاه صحیح و برنامه مشخص، ممکن است در دام روشهای نادرست بیفتید. و این دقیقا همان چیزی است که کسب و کارتان را میتواند رو به نابودی کامل بکشاند.
هر شرکت، سیستمی بزرگ است که تمامی بخشهای آن با هم در ارتباطند. عملا برنامه ریزی جداگانه برای هر بخش، غیر ممکن است. هوش تجاری کمک میکند تا اطلاعاتی را برای ما به نمایش بگذارد که نه تنها به نفع هر بخش جداگانه است، بلکه دارای یک جمعبندی کلی درباره تمامی قسمتهای شرکت است.
۵_ کاهش هزینه برای نیروی انسانی:
با پیشرفتی که جهان کنونی کسب و کار دارد، تجزیه و تحلیل دادهها، واجب است. از طرفی هم تمامی این اطلاعات و دادهها، دقیقه به دقیقه و روز به روز پیچیدهتر و پیشرفتهتر میشود و رو به توسعه در حرکت هستند.
همراه با این حرکت، جامعه کسب و کار هم بیش از پیش نیازمند نیروی انسانی برای تحلیل اطلاعات و تهیه گزارشات است. اگر بخواهید از روشهای قدیمیتر استفاده کنید، باید تعداد زیادی از افراد را استخدام کنید و مدام از آنها گزارش طلب کنید. به طور مداوم هم تعدادی باید این گزارشات تهیه شده را بررسی کنند.
اما فقط و فقط یک متخصص هوش تجاری قادر است تا تمامی این اعمال را انجام دهد و شما را از این هزینه هنگفت نجات دهد. و در به بهترین و سریعترین شکل ممکن گزارشات خواسته شده را تهیه کند. در واقع به شکل معجزه آسایی هم در وقت و هم در هزینههای شما صرفه جویی میشود.
ابعاد هوش تجاری
برای انجام یک پروژه هوش تجاری، دو بعد مهم وجود دارد. یکی فنی و تکنیکال و دیگری بعد فرهنگی.
۱_ بعد فنی:
بعد تکنیکال یا همان بعد فنی به تشکیل انبار داده و اعمال مربوط به دیتابیس، مکعب اطلاعاتی، انتقال اطلاعات و ابزارهای ساخت داشبورد گفته میشود.
این بخش، اولین، مهمترین و البته سادهترین قسمت هوش تجاری است. که دارای سه مرحلهی اصلی است.
شناخت
در مرحله شناخت که اولین مرحله بعد فنی است، شما باید تحلیلی کلی از کسب و کارتان داشته و بتوانید وضعیت فعلیتان را سنجیده و قسمتهای گوناگون آن را شناسایی کنید.
طراحی انبار دادهها
در مرحله ی طراحی انبار داده، در واقع با استفاده از اطلاعاتی که در قسمت قبل کسب کردهاید، باید انبار دادهای را بسازید.
تهیه گزارشات
و نهایتا در بخش تهیهی گزارش، که در واقع آخرین قسمت از بعد فنی و تکنیکال هوش تجاری است، شما طبق اطلاعات انبار داده، به تهیه گزارش میپردازید و اطلاعات خامتان را به اطلاعاتی قابل فهم و مفید تبدیل میکنید.
۲_ بعد فرهنگی:
این بخش از هوش تجاری در واقع به شناخت صحیح نیازمندیها، تفکر و البته فرهنگ استفاده از هوش تجاری مربوط است. حقیقتا در این قسمت تصمیمگیری شما بر اساس واقعیتها که همان دادهها است، انجام میگیرد. این قسمت از هوش تجاری نیازمند زیرساختهای رفتاری است که در ایران بیشتر موردها متاسفانه وجود ندارد. برای انجام درست این بخش به تغییر پذیری و نقد مداوم، انعطاف سازمانی بیشتر و مقاومت سازمانی کمتر در برابر تغییرات نیازمند هستیم.
هوش تجاری و اهداف آن
هدفهای استفاده از هوش تجاری، به نوع سازمان بستگی دارد و در نتیجه بسیار متنوعاند. اما به طور معمول، صاحبین کسب و کار از BI بخاطر هدف هایی مثل جمع آوری اطلاعات، افزایش سود، ریسک پذیری و کنترل، تشخیص تهدید و فرصتها و یا بهتر و تصمیم گیری سریع، استفاده به عمل میآورند.
هوش هیجانی و کسب و کار
هوش هیجانی در واقع همان هوش عاطفی است. شاید شما فکر کنید که این قسمت از مقاله زیاد به کسب و کار و مدیریت مربوط نیست، اما باید بگویم که خوب است هر مدیریتی درباره ارتباط تنگاتنگ هوش هیجانی خود و کسب و کارش اطلاعات داشته باشد.
تحقیقات گسترده علمی نشان میدهد که اشخاصی که دارای هوش هیجانی یا همان EQ بالاتری هستند، مدیریت موفق تری هم دارند. این هوش به اشخاص کمک میکند تا در بحرانهای کسب و کارشان، کشتی طوفان زده خود را به شکل بهتری کنترل کنند.
نتیجه گیری:
استفاده از هوش کسب و کار، میتواند پیشرفتهای درون سازمانی بسیاری را حاصل شود. مبانی این هوش، بسیار گستردهتر از چیزی است که شما تصور میکنید و به طور معمول، شرکتها بر اساس نیاز خود از آن استفاده میکنند.
به عنوان سخن پایانی باید بگوییم که جهان دقیقه به دقیقه و روز به روز، در حال هوشمندتر شدن است. در واقع همه چیز در حال پیشرفت است و اگر شما با این جریان پیشرفت همراه نشوید، مشخصا عقب میافتید.
نیازمند این همراهی، این است که به روز باشید و هرچه زودتر از روشهای قدیمی و سنتی فاصله بگیرید. هر روشی که جوابگوی نیازهای شما نیست باید کنار رود و جای آن را روشی نوین بگیرد. یکی از بزرگترین و بهترین روشهای کنونی پیشرفت شما، هوش تجاری است. برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانید به سایت هدایتی فر مراجعه کنید.